معنی از صنایع دستی ایران
لغت نامه دهخدا
صنایع دستی. [ص َ ی ِ ع ِ دَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) آنچه با دست ساخته میشود از پارچه، قالی و ساخته های فلزی و غیره. مقابل صنایع ماشینی. رجوع به صنایع ظریفه و صنایع (صنایع ایران) شود.
حل جدول
سوغات اصفهان
از صنایع دستی ایران
نقشهکشی قالی
شعربافی
منبتکاری
گلابتون دوزی
چنتهبافی
سرامیک
چنته بافی
خامهدوزی
از صنایع دستی
ملیله کاری، جاجیم بافی
فرهنگ فارسی هوشیار
آنچه با دست ساخته می شود از پارچه و قالی و مصنوعات فلزی و غیره
فارسی به ایتالیایی
artigianato
واژه پیشنهادی
معرق، چموش دوزی، چادرشب بافی، گلیم بافی، قالی بافی، رشتی دوزی، حصیربافی، گلدوزی، ملیله دوزی، ترمه دوزی
کاموابافی، منبت کاری، ابریشم دوزی
معادل ابجد
965